loading...

ناهماهنگ

و من خوب میدانستم که هیچ چیز زندگی ما جز تپش های نامنظم قلبمان ،باهم، هماهنگ نیست

بازدید : 881
سه شنبه 15 ارديبهشت 1399 زمان : 4:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ناهماهنگ

میپرسد؛هنوز از مریضی میترسی؟

میگویم:

دیگر فقط از خدا و آه میترسم...!

میخندد ...میگوید دیوانه شده ام!حرفهای عمیق میزنم...

میگوید لابد مادر چیز خورم کرده...

میگویم...غذاهای مادر نگو...بگو مائده بهشتی...!

دست میجنباند در هوا و نچ نچ میکندوبعد قهقهه میزند...

و من به حکمت نامم فکر میکنم...

به بریدن ...

‌‌....

و من غریبه ام!

با خودم...

با تو...

گم شده ام...

مرا پیدا کن...

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 83
  • بازدید کننده امروز : 50
  • باردید دیروز : 23
  • بازدید کننده دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 84
  • بازدید ماه : 687
  • بازدید سال : 2038
  • بازدید کلی : 100356
  • کدهای اختصاصی